یع دفتر ابی بود که تو روزای بدی همراهم بود و باعث شد خودمو از بین خرابه های وجودم بیرون بکشم؛اینجا شاید یه نسخه از همون دفتر آبی باشه ،از همون کهکشان ؛که هر روز دارم تلاش میکنم توش بنویسم تا خودمو فراموش نکنم:)
این مال قبلنه...
دلم نیومد برش دارم ولی خوب الان یه خوشحالم که میتونم بهترین نظر ها رو راجع به استفاده از اخرین دونه آدامسِ توی بسته رو بدم:)